اینم خاطره از یه .... :
توی کلاس جمعی از اسکولا تشکیل کلاس داده بودیم
یه دفه با بچه ها قرار گذاشتیم کاپشن هامونو برعکس تنمون کنیم... کاپشنا هم که همشون داخلشون کرکی بود..
عاقا تا استاد اومد توکلاس همه باهم گفتیم بععععععع..
استاد پا به فرار گذاشت دیگه هم برنگشت!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
از عملکرد سایت راضی هستید ؟
آمار سایت